در ژوئیه 1889، یک پیکر کوچک انسانی در حین عملیات حفاری چاه در نامپا، آیداهو کشف شد که باعث علاقه علمی شدید قرن گذشته شد.
بدون شک توسط دست انسان ساخته شده است، و در عمقی (حدود 320 فوت) یافت شد که به نظر می رسد سن آن بسیار قبل از ورود انسان به این قسمت از جهان باشد، طبق تکنیک های تاریخ گذاری تکاملی پذیرفته شده. اگر چه همه این شواهد توسط جامعه علمی عمومی فراموش شده است، اما زمانی که این شواهد بدون سوگیری تکاملی بررسی شوند، هنوز پس از گذشت یک قرن از کشف آن قانع کننده به نظر می رسند.
"عروسک" کوچک (به نام تصویر نامپا) از نیمی از خاک رس و نیمی از کوارتز تشکیل شده است و به گفته حداقل یک متخصص، پروفسور آلبرت رایت از کالج اوبرلین، این عروسک محصول یک کودک کوچک یا آماتور نبوده است، اما توسط یک هنرمند واقعی ساخته شده است
اگرچه زمان به شدت کتک خورده است، اما ظاهر عروسک هنوز مشخص است: سر پیازی دارد، با دهان و چشمهایی که به سختی قابل تشخیص است: شانههای پهن: دستهای کوتاه و کلفت: و پاهای بلند، پای راستش شکسته است. همچنین نشانههای هندسی ضعیفی روی این شکل وجود دارد که نشاندهنده الگوهای لباس یا جواهرات است - آنها بیشتر روی سینه دور گردن و روی بازوها و مچها دیده میشوند. عروسک تصویری از فردی با تمدن بالا است که لباس هنرمندانه دارد.
برخلاف بسیاری از مصنوعات و استخوانهای انسان باستانی که در قرن گذشته در شنهای حاوی طلا در کوههای سیرا نوادا در کالیفرنیا یافت شد (Gentet, 1991)، تصویر Nampa میتواند تنها سرنخی از تمدن ماقبل تاریخ باشد که اکنون در اعماق زمین مدفون شده است.
بدیهی است که ادعای تصویر نامپا به عنوان مدرکی عالی از تمدن بشر باستان در آمریکای شمالی دشوارتر است. با این وجود، شواهدی مبنی بر اصالت تصویر نامپا سنگین به نظر می رسد. وضعیت این مصنوع یک چالش بسیار پیچیده برای کسی که در مرزهای اولیه قرار دارد ایجاد می کند. و پمپ شن و ماسه که در زمان کشف مصنوع کار می کرد، مستثنی است که در حین عملیات در حال انجام از بالا قرار داده شود و زنده بماند.
پمپ شن و ماسه با کوپلینگ در بالا کمی بیش از پنج اینچ در محفظه قرار دارد. پمپ شن و ماسه مناسب در خارج 4 1/2 اینچ و دریچه در داخل حدود 3 1/2 اینچ است. هر چیزی که از بالا وارد می شود، روی آب شناور می شود و با عمل پمپ ماسه به پودر تبدیل می شود. - گزیده ای از یکی از نامه های نوشته شده توسط Mark A. Kurtz به G. Frederick Wright، مورخ 30 نوامبر 1889
علاوه بر این، در حالی که ممکن است انگیزه ای برای یک فریب تصور شود (اگرچه ایده فریبکاری برای تبلیغ شهر مرزی جدید توسط هیچ نویسنده دیگری ذکر نشده است، نویسندگان تحقیق کردند)، افراد درگیر همیشه به عنوان شهروندانی با قد و قامت در جامعه توصیف می شدند. و به سخنان خود بسیار قابل اعتماد بودند.
با این حال، همیشه این احتمال وجود دارد که همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست. شاید هرگز به طور قطعی نتوانیم بدانیم، اما تا این حد می دانیم: اگر این یافته از یک افق زمین شناسی می آمد که در آن مصنوعات انسانی انتظار می رفت، اختلاف نظر بسیار کمتری وجود داشت. بنابراین، تئوریهای کنونی تکامل و جدول زمانی طولانی زمینشناسی نباید مانع پذیرش مصنوعات یا استخوانهای انسانی موجود در لایههایی شوند که «عقل» مرسوم آن را ممنوع میکند.