پسران گمشده Anunnaki: ژن های DNA قبیله ملانزی از گونه های ناشناخته

ساکنان جزایر ملانزی دارای ژن های متعلق به گونه ناشناخته انسان سانان هستند. آیا این ارتباط مخفیانه ما با آنوناکی را ثابت می کند؟

در اکتبر 2016، انجمن ژنتیک انسانی آمریکا نشست سالانه خود را برگزار کرد و نتایجی که آنها به دست آوردند چیزی جز شگفت آور نبود. داده هایی که آنها جمع آوری کردند نشان می دهد که مردم ملانزیا (منطقه ای در اقیانوس آرام جنوبی که پاپوآ گینه نو و جزایر مجاور آن را احاطه کرده است) ممکن است حامل برخی از ژن های ناشناخته در DNA خود باشند. متخصصان ژنتیک بر این باورند که DNA ناشناخته متعلق به گونه ای از انسان نماها است که قبلاً ناشناخته است.

پسران گمشده آنوناکی: ژن های DNA قبیله ملانزی از گونه های ناشناخته 1
ژن های DNA قبیله ملانزی گونه های ناشناخته © اعتبار تصویر: Behance

به گفته رایان بوهلندر، یکی از محققان درگیر در این مطالعه، این گونه نئاندرتال یا دنیسووا نیست، بلکه چیزی متفاوت است. "ما در حال از دست دادن جمعیت هستیم، یا چیزی را در مورد روابط اشتباه تفسیر می کنیم." او گفت.

Denisovans یک گونه منقرض شده متعلق به جنس انسان سانان است. آنها پس از کشف در غار دنیسوا در کوه های سیبری آلتای نامگذاری شدند، جایی که اولین قطعه استخوان متعلق به این گونه پیدا شد. اطلاعات کمی در مورد این پسر عموی مرموز ما وجود دارد. در حالی که در حال حاضر اطلاعات زیادی در مورد مردم ملانزیا وجود ندارد."تاریخ بشر بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که ما فکر می کردیم." بوهلندر گفت.

قبیله ملانزیایی با پوست تیره با موهای بلوند طبیعی. برای مدت طولانی، اعتقاد بر این بود که فقط قفقازی ها موهای بور دارند. تنها در سال 1756 بود که چارلز دو بروس در مورد یک نژاد سیاه پیر در اقیانوس آرام نوشت که توسط مردمی به نام پلینزی شکست خورده بود و در سال 1832 هنگامی که ژول دومون داورویل در مورد همان نژاد و رنگ موهای منحصر به فرد آنها نوشت که جهان متوجه شد. از مردمی که در جزایر ملانزیا ملانزی نامیده می شدند.
قبیله ملانزیایی با پوست تیره با موهای بلوند طبیعی. برای مدت طولانی، اعتقاد بر این بود که فقط قفقازی ها موهای بور دارند. تنها در سال 1756 بود که چارلز دو بروس در مورد یک نژاد سیاه پیر در اقیانوس آرام نوشت که توسط مردمی به نام پلینزی شکست خورده بود و در سال 1832 هنگامی که ژول دومون داورویل در مورد همان نژاد و رنگ موهای منحصر به فرد آنها نوشت که جهان متوجه شد. از مردمی که در جزایر ملانزیا ملانزی نامیده می شدند. © اعتبار تصویر: گاردین

بله همینطور است. اما قطعه قطعه، گذشته پیچیده بشریت آشکار می شود. و به نظر می رسد اکتشافاتی مانند این به یک جهت اشاره دارد: ما نمی توانیم آن چیزی باشیم که فکر می کنیم هستیم. در اینجا نقل قولی از این مطالعه است که (احتمالاً) از آن قدردانی خواهید کرد:

با فرضیاتی در مورد اندازه جمعیت و جدیدترین تاریخ‌های جداسازی جمعیت که از ادبیات گرفته شده است، ما تاریخ جدایی باستانی-مدرن را برای تمام جمعیت‌های انسان مدرن 440,000±300 سال پیش تخمین می‌زنیم.

اگر آن عدد زنگ هیچ زنگی را به صدا در نیاورد، دوباره آن را تکرار کنید فرضیه آنوناکی. بر اساس تاریخ پیدایش، سیاره دوازدهم، معروف به نیبیرو، توسط انسان نماها بسیار شبیه به ما، یعنی انسان، پر شده بود. پس از اینکه آنها با مشکل شدیدی در جو مواجه شدند، در جستجوی منظومه شمسی برای یافتن طلا، یک فلز منحصر به فرد و مهم که می تواند سیاره آنها را شفا دهد، رفتند.

زمانی که نیبیرو به مدار زمین نزدیک شد، تقریباً 432,000 سال قبل از میلاد مسیح، نیبیروها از فضاپیما برای فرستادن افراد و کالاهای ضروری از سیاره خود به زمین استفاده کردند. موجودات پیشرفته پس از رسیدن به سطح، پایگاه هایی را در بین النهرین باستان ایجاد کردند.

بسیاری بر این باورند که این دلیل واقعی خلقت بشریت است - در آزمایشگاه های ژنتیک دانان آنوناکی. و این مطالعه اخیر و بسیاری از یافته های دیگر تقریباً روزانه این فرضیه را تأیید می کند. این دیدگاهی را ارائه می دهد که می تواند به یکی از قدیمی ترین و مهم ترین سؤالات ما پاسخ دهد: ما کی هستیم؟

برای به دست آوردن راه حل انکارناپذیر این معمای سکولار، ما باید در جایی که هیچ کس قبلاً کاوش نکرده است عمیقاً بکاوشیم. اما گفتن این کار سخت تر از انجام دادن آن است. راه دیگر برای انجام این کار، تجزیه و تحلیل رکوردهای میکروسکوپی پنهان در هر یک از ما است. آنوناکی ها می دانستند که DNA آنها کلید مهندسی برده ایده آل است. در جست‌وجوی بی‌پایان خود برای تبار واقعی‌مان، باید مانند انسان‌ها همین کار را انجام دهیم.

در تلاش اخیر، گروه دیگری از دانشمندان به نتیجه مشابهی رسیدند. دانشمندان به رهبری اسکه ویلرسلف، ژنتیک تکاملی از موزه تاریخ طبیعی دانمارک، نمونه های DNA گرفته شده از 83 بومی استرالیایی را بررسی کردند. آنها همچنین 25 شرکت کننده را از جمعیت های بومی کوهستانی پاپوآ گینه نو آزمایش کردند.

در کمال تعجب، محققان DNA عجیب و غریبی شبیه به Denisovan در ژنوم داوطلبان مطالعه کشف کردند. به خاطر داشته باشید، محققان فقط آن را یکسان با دنیسووان نامیدند. با این حال، گروهی که ژن‌های خود را به اجداد شرکت‌کنندگان واگذار کردند کاملاً ناشناخته است. "این گروه کیست، ما نمی دانیم." ویلرسلو گفت. ما هم اینطور نیست، اما جمعیت خاصی به ذهنم می آید.

جای تعجب نیست که چنین اکتشافاتی همیشه هنگام مطالعه ژنوم جمعیت های دور دست انجام می شود. در طول اعصار، این گروه های منزوی ارتباط کمی با دنیای خارج داشتند. آنها در جوامع بسته زندگی و تولید مثل کردند و این در ژنوم آنها منعکس شده است. هر چه اجداد شما غنی تر و متنوع تر باشد، احتمال اینکه ژن های خاص بدون تغییر باقی بمانند کمتر است. در مورد بومیان استرالیایی و ملانزیایی، جداسازی به این معنی است که ژن‌های کمتری در طول وجودشان تغییر کرده است.

DNA
آنوناکی و درخت زندگی - تابلوی امداد در موزه هنر متروپولیتن در منهتن، نیویورک، نیویورک. © اعتبار تصویر: $ Inc. (عکس سهام تحریریه/تجاری)

تصور این نسخه جایگزین از گذشته ما دشوار نیست. آنوناکی ها به زمین می آیند، خدا را بازی می کنند و بشریت را خلق می کنند. دانشمند ارشد انکی و افسر ارشد پزشکی نینتی از دستکاری ژنتیکی و لقاح آزمایشگاهی برای ایجاد انسان در تصویر خود استفاده کنید. آنها از جامعه برای خدمت به اهداف خود استفاده می کنند، و زمانی که برای آنها مناسب باشد، تخریب را به شکل سیل نسبت های کتاب مقدس - بخشی از تاریخ که تحت توطئه سرکوب شده است - توزیع می کنند.

سپس، برخی از انسان‌های منتخب توسط جناحی از آنوناکی‌ها که تصمیم به مخالفت با پروتکل گرفتند، محافظت می‌شوند. آنها زنده می مانند و در هر گوشه ای از کره زمین پخش می شوند. هزاران نسل می گذرد، و ژنوم کسانی که بیشتر "اجتماعی" می کنند، غیرقابل تشخیص است. اما در برخی جاها شعله سازندگان همچنان می سوزد.