قبل از اینکه ناپلئون بناپارت در سال 1804 خود را امپراتور فرانسه اعلام کند ، علاوه بر نیروهای نظامی و نظامیان ، تعداد قابل توجهی از روشنفکران و دانشمندان معروف به "ساواتور" را از فرانسه برد. در سال 1798 بود که این سواران فرانسوی به رهبری ناپلئون یک عملیات نظامی را در مصر آغاز کردند. از سوی دیگر ، مشارکت این 165 سواران در نبردها و استراتژی های نیروی فرانسوی به تدریج افزایش یافت. در نتیجه ، مجدداً علاقه اروپا به مصر باستان دوباره پدید آمد - پدیده ای که به عنوان Egyptomania شناخته می شود.
گنجینه های مصری مانند مجسمه های باستانی ، پاپیروس و حتی مومیایی ها در نهایت از دره نیل به موزه های سراسر اروپا منتقل شد. مومیایی Liber Linteus (به معنای "کتاب کتانی" در لاتین) و پوشش های کتان به همان اندازه معروف ، سرانجام به موزه باستان شناسی در زاگرب ، کرواسی راه یافت.
در سال 1848 ، میخائلو باری ، یکی از مقامات کروات در دفتر سلطنتی مجارستان ، از سمت خود کناره گیری کرد و سفر را انتخاب کرد. وقتی در اسکندریه مصر بود ، باری تصمیم گرفت یک یادگاری ، یک سارکوفاگ حاوی یک مومیایی زن تهیه کند. هنگامی که باری به خانه خود در وین بازگشت ، مومیایی را در موقعیتی راست در گوشه اتاق نشیمن خود قرار داد. باری پوشش کتان مومیایی خود را برداشت و در یک کابینت شیشه ای جداگانه به نمایش گذاشت.
باری در سال 1859 درگذشت و برادرش ایلیا ، کشیش در اسلاونیا ، مومیایی را دریافت کرد. ایلیا ، که علاقه چندانی به مومیایی ها نداشت ، مومیایی و روکش های کتانی خود را به موسسه دولتی کرواسی ، اسلاونیا و دالماتیا (امروزه به عنوان موزه باستان شناسی زاگرب معروف است) در سال 1867 اهدا کرد.
تا آن زمان هیچ کس کتیبه های مرموز روی بسته های مومیایی را مشاهده نکرده بود. این نوشته ها تنها پس از مطالعه مومیایی توسط مصری شناس آلمانی هاینریش بروگش (در سال 1867) کشف شد. بروکس ، با فرض اینکه آنها هیروگلیف مصری هستند ، موضوع را بیشتر دنبال نکرد.
بروگس یک دهه بعد با یک دوست ، ماجراجوی بریتانیایی ، ریچارد برتون ، چت کرد. آنها در مورد رونز بحث کردند ، که بروکس را متوجه کرد که نوشته های روی کتهای مومیایی هیروگلیف مصری نیست ، بلکه خط دیگری است.
علیرغم این واقعیت که هر دو مرد اهمیت کتیبه ها را تشخیص داده اند ، اما آنها به اشتباه تصور می کردند که ترجمه شده است کتاب مردگان مصری به عربی. بعداً مشخص شد که کتیبه ها به زبان اتروسکی-زبان تمدن اتروسک ، در ایتالیا ، در منطقه باستانی اترووریا (توسکانی امروزی به علاوه آمبریا غربی و امیلیا رومانیا ، ونتو ، لومباردی و کامپانیا) نوشته شده است.
از آنجا که مقدار کمی از زبان باستانی باقی مانده است ، امروزه هنوز هم زبان اتروسک کاملاً درک نشده است. با این وجود ، برخی از عبارات ممکن است برای ارائه نشانه ای از موضوع Liber Linteus استفاده شوند. در نظر گرفته می شود که Liber Linteus یک تقویم مذهبی بوده است که بر اساس تاریخ و نام خدا در سراسر کتاب موجود است.
س questionال این است که دقیقاً یک کتاب شعائر اتروسکی روی مومیایی مصری چه می کرد؟ یکی از نظریه ها این است که کشته شدگان ثروتمند اتروسکی بودند که به مصر فرار کردند ، یا در قرن سوم پیش از میلاد (لیبر لینتوس به این دوره مربوط می شود) یا بعداً ، زیرا رومیان سرزمین اتروسک را ضمیمه خود کردند.
قبل از دفن ، زن جوان مومیایی شد ، طبق معمول برای خارجی های ثروتمند که در مصر مرده بودند. ظاهر Liber Linteus ممکن است به عنوان یادگاری برای مردگان به عنوان بخشی از رسوم مراسم تشییع جنازه اتروسک توصیف شود. موضوع اصلی قطعه ای از طومار پاپیروس است که همراه مومیایی دفن شده است.
مرده در طومار به عنوان یک زن مصری به نام نسی هنسو ، همسر یک خیاط خدایی تبانی به نام پاهر هنسو شناخته شده است. در نتیجه ، به نظر می رسد که Liber Linteus و Nesi-hensu هیچ ارتباطی با هم ندارند و کتانی که برای آماده سازی این زن مصری برای زندگی پس از مرگ استفاده می شد ، تنها کتانی بود که در اختیار مومیایی کننده ها بود.
Liber Linteus قدیمی ترین نسخه خطی موجود در زبان اتروسک در نتیجه این "تصادف" در تاریخ است.
فرهنگ روم اولیه تحت تأثیر اتروسک ها بود. به عنوان مثال الفبای لاتین مستقیماً از الگوی اتروسکی الهام گرفته شده است. معماری ، دین و شاید حتی سازماندهی سیاسی نیز همینطور است. گرچه اتروسک لاتین را تا حد اصلی تحت تأثیر قرار داد ، اما در نهایت طی چند قرن به طور کامل از بین رفت.