آیا تاکنون نام Phineas Gage شنیده اید؟ یک مورد جذاب ، تقریباً 200 سال پیش ، این مرد در محل کار دچار حادثه ای شد که مسیر علوم اعصاب را تغییر داد.

فینیاس گیج پس از یک تصادف عجیب و غریب باعث آسیب مغزی شدیدی شد. در گذشته هرگز کسی از چنین مصدومیتی کشنده جان سالم به در برده است ، و مشکلات سلامتی پایدار اما شخصیتی کاملاً متفاوت را برای آنها به وجود آورده است. این مرد که توسط یک میله آهنی به او محکم شده بود ، نه تنها یک سانحه وحشتناک را پشت سر گذاشت ، بلکه زندگی فعالی را در پیش گرفت ، جایی که قدم می زد ، صحبت می کرد و حتی مشاغل را بدون مشکل انجام می داد - و با این حال ، او عمیقا تغییر کرد.
داستان وحشتناک فینیاس گیج

فینیاس گیج یک جوان 25 ساله معمولی آمریکایی بود ، تا اینکه در سپتامبر 1848 ، یک انفجار تصادفی هنگام ساخت ریل های راه آهن ، یک میله آهنی سه فوت را از طریق جمجمه اش به روشی عجیب و غریب قرار داد. اما او نمرد!
دقیقاً چه اتفاقی در آن روز سرنوشت ساز افتاد؟
بعدازظهر کار به خوبی پیش می رفت و همه ماشین آلات و مواد منفجره طبق برنامه کار می کردند. فینیاس و افرادش در حال ایجاد یک انفجار بودند که شامل ایجاد حفره ای در عمق برآمدگی صخره ، افزودن قدرت انفجار و فیوز و سپس استفاده از یک چوب محکم کننده (که شبیه یک نیزه فلزی غول پیکر است) می شود تا آن را در عمق سنگ قرار دهد.
همانطور که گاهی اتفاق می افتد ، گیج حواسش پرت می شود و هنگام انجام این کار معمول ، مراقب خود را از دست می دهد. او خود را کنار سوراخ انفجار ، درست در مقابل آهن رطوبت دهنده قرار داد ، که هنوز با خاک رس پر نشده بود تا از احتراق جلوگیری کند. او بیش از شانه های خود را نگاه می کرد تا با برخی از مردان صحبت کند و تازه دهان خود را برای گفتن چیزی باز کرده بود که آهن باعث ایجاد جرقه ای در برابر سنگ شد. این جرقه باعث شعله ور شدن پودر شد و انفجار مهیبی رخ داد. گیج فقط در یک مکان اشتباه و در زمان اشتباه بی احتیاطی می کرد.

بهبودی حیاتی: قارچ در داخل سرش جوانه زد
فینیاس در دوران نقاهت پس از عمل جراحی شرایط سختی را پشت سر گذاشت و تقریباً در اثر آبسه جان باخت (عفونت در زخم که طبق سوابق به 250 میلی لیتر چرک ، مایع ناشی از متابولیسم باکتری ها ، قطعات سلولی و خون رسید). پس از نزدیک به سه ماه تحت مراقبت های پزشکی ، فینیاس به خانه والدین خود بازگشت و با انجام نیم روز کار ، به کارهای روزانه خود بازگشت.

رفتار گیج عمیقا تغییر کرد
با این حال ، مادر گیج به زودی متوجه شد که به نظر می رسد بخشی از حافظه او مختل شده است ، اگرچه بر اساس گزارشات پزشک ، حافظه ، قدرت یادگیری و قدرت حرکتی گاج بدون تغییر بود. با گذشت زمان ، رفتار گاج دیگر مانند قبل از حادثه نبود. به نظر می رسید گیج برخی از درایت های اجتماعی خود را از دست داده و پرخاشگر ، انفجار پذیر و حتی بدحجاب شده است. پسر زمانی شیرین ، بی پروا و بی ادب شد و بدون تشکیل خانواده ، برنامه های خود را برای آینده رها کرد.
گیج به یک نمایشگاه زنده موزه تبدیل شد
![فینیاس گیج - مردی که بعد از اینکه مغزش را با میله آهنی به چوب بست، زندگی کرد! 6 ناهنجار و در عین حال خوش تیپ ". [T] به پتوز چشم چپ و زخم در پیشانی توجه کنید.](https://mysteriesrunsolved.com/wp-content/uploads/2021/07/IMG_20210730_163638_compress29.jpg)
فینیاس علی رغم نداشتن خانواده ، فردی مستقل و فعال بود و برای کار به عنوان مربیگری در شیلی رفته بود. گزارش ها نشان می دهد که از طریق کار بود که مهارت های اجتماعی او بازگشت و به طور فزاینده ای برای همزیستی ترمیم شد.
طول عمر فینیاس گیج کوتاه شد
متأسفانه برای Phineas Gage ، طول عمر او هنوز کوتاه بود ، حتی پس از زنده ماندن از چنین تصادف هولناک. در سال 1860 ، فینیاس دچار تشنج های صرعی شد که کار را برای او دشوار کرد. او برای استراحت و توانبخشی به مادر و برادر شوهرش در سان فرانسیسکو بازگشت ، اما در ماه مه دچار تشنج ناگهانی و شدید شد.
آنها با پزشک تماس گرفتند ، خونریزی کردند و به او استراحت دادند ، اما تشنج همچنان ادامه داشت. در نهایت ، در طول یکی به خصوص بد تشنج صرع در 21 مه 1860 ، فینیاس گیج درگذشت. او فقط 36 سال داشت. سپس گیج توسط خانواده اش در گورستان کوه تنهایی سانفرانسیسکو دفن شد. اما داستان به همین جا ختم نشد ..
پزشک قدیمی گیج جمجمه اش را کنده بود!
دکتر هارلو سالها بود که از فینیس گیج چیزی ندیده بود و از او چیزی نشنیده بود و تقریباً از این که بتواند با بیمار معروف سابق خود روبرو شود ، امید خود را از دست داده بود. با این حال ، هنگامی که او در 1860 آگهی ترحیم گاج را خواند ، علاقه وی به این پرونده را جلب کرد و وی با خانواده تماس گرفت. اما برای تسلیت یا غم نبود. به این دلیل بود که او می خواست جمجمه گیج را کنده کند.

به طرز تکان دهنده ای ، مادر گیج با توجه به این که مرد جان پسرش را نجات داده بود ، رضایت داد و سر گیج در سال 1967 بیرون کشیده شد. هارلو جمجمه را خودش و همچنین میله آهنی که به پشتوانه ثابت گاج تبدیل شده بود را برداشت و برای مدتی آن را مطالعه کرد. هنگامی که او راضی بود ، و مقالات و مطالعات مربوط به این حادثه را ثبت کرده بود ، جمجمه و سنبله را به دانشگاه هاروارد داد. موزه تشریحی وارن، جایی که تا به امروز در معرض نمایش قرار گرفته اند.
مورد Phineas Gage ایده های بی بدیلی را به علم پزشکی منتقل کرد
مورد فینیاس گاج مطالبی را برای دو فصل قوی تحقیق و بحث در قرن آینده فراهم آورد: شخصیت به عنوان محصول مغز با روابط و عملکردهای ذهن و مغز که در مناطق خاصی از مغز واقع شده است. به هر حال ، اگر یک حادثه بتواند با آسیب رساندن به مغز ، نحوه عملکرد فرد در زندگی روزمره را تغییر دهد ، شخصیت پس از آن در سر ذخیره می شود.
برخی ادعا می کنند که پرونده گاج به عنوان دستیابی به موفقیت در پیشرفت جراحی روان پزشکی و حتی لوبوتومی عمل کرد ، البته بدون مدارک مشخص. این گزارش های مورد Phineas Gage بود که توجه دانشمندان را به لوب پیشانی به عنوان منطقه ای مرتبط با ویژگی های شخصیتی معطوف کرد ، علاوه بر این احتمال زنده ماندن پس از آسیب دیدگی ناگهانی وجود داشت ، به گفته دکتر ، "مغز را ریخت" سرفه کرد
مورد Phineas Gage عمدتاً با پایان فرنولوژی مورد توجه قرار می گیرد ، یک شبه علم که به دنبال بررسی شکل فیزیکی جمجمه و مغز بود و بر اساس این داده ها ، مشخص کرد که یک فرد چقدر می تواند باهوش یا توانا باشد.
Phrenology به طور گسترده ای برای حمایت از نژادپرستی و ایدئولوژی های برتری طلبی سفیدپوستان مورد استفاده قرار گرفت ، اما با افزایش شواهد نشان داد که این چیزی نیست جز علم شبه - یعنی با تجزیه و تحلیل های بعدی از گزارش های پزشکی Phineas Gage در مورد حادثه و بقا ، "بومی گرای عصر" علوم اعصاب.
قبل از پرونده Phineas Gage ، هربرت اسپنسر قبلاً پیشنهاد كرده بود كه هر منطقه از مغز می تواند كاركرد مشخصی داشته باشد و گفت: "محل كار قانون هر سازمان است". با این حال ، با توجه به شواهد محدود و گزارشهای مشخص در مورد فینیاس ، کسانی که علیه محلی ها بودند نیز از این پرونده استفاده کردند و اعلام کردند که "فینیاس بدون هیچ گونه اختلال در زبان یا گفتار ، مراکز گفتار را از بین می برد".
مطالعات فعلی در مورد مورد Phineas Gage
در حال حاضر ، حادثه فینیاس توسط رایانه ها توسط حداقل دو گروه تحقیقاتی شبیه سازی شده است. در سال 2004 ، بازسازی نشان داد که آسیب در هر دو طرف مغز بوده است ، اما در نسخه سه بعدی جدید فقط سمت چپ آسیب دیده است.
جدیدترین تجزیه و تحلیل ، در سال 2012 ، تخمین زد که او حدود 15 درصد از توده مغزی خود را از دست داده و میله آهن قسمتی از قشر و بخشی از هسته های داخلی مغز را از بین برده است. این تغییرات در رفتار و از دست دادن حافظه را توجیه می کند ، به هر حال ، مناطقی مانند قشر پیش پیشانی ، که بخش مهمی از تصمیم گیری و برنامه ریزی است ، آسیب دیده اند.

و مطالعه مغز؟ امروزه ما می دانیم که همانطور که یک پرستو تابستان نمی گذارد ، فقط یک منطقه به تنهایی یک عملکرد کامل را انجام نمی دهد. مغز همه به یک دلیل به هم متصل است: ادغام.
هر منطقه دارای فعالیتی است که در آن غیرقابل جایگزین است ، اما اطلاعات را از سایر قسمتهای مغز دریافت می کند و همچنین در سایر فرایندها و عملکردها شرکت می کند. به عنوان مثال ، هسته های پایه - ناحیه ای که در قاعده مغز واقع شده است و از 4 خوشه نورون یا سلول های عصبی تشکیل شده است که برای حرکت ، بلکه برای پردازش لذت نیز ضروری است.