جن گیری آنا اکلوند: ترسناک ترین داستان در اختیار داشتن اهریمنان از دهه 1920

در اواخر دهه 1920 ، اخبار جلسات شدید جن گیری که بر روی یک زن خانه دار به شدت شیطان پرست انجام می شد ، مانند آتش در ایالات متحده پخش شده بود.

جن گیری آنا اکلوند: ترسناک ترین داستان در اختیار داشتن اهریمنان از دهه 1920 1
تصویری از جن گیری که بر روی یک شخص شیطان پرست انجام شده است © The Exorcism

در طی جن گیری ، زن متصرف مثل گربه هیس می زد و زوزه می کشید "مثل یک دسته از حیوانات وحشی ، ناگهان آزاد می شد." او در هوا شناور شد و بالای چهارچوب در نشست. کشیش مسئول حملات جسمی را تجربه کرد که باعث شد "مانند برگی که در گردباد می لرزد ، لرزاند". وقتی آب مقدس پوست او را لمس کرد ، سوخت. صورتش پیچ خورده ، چشمها و لبهایش تا حد زیادی متورم شده و شکمش سفت شده است. او روزانه بیست تا سی بار استفراغ می کند. او شروع به صحبت و درک زبانهای لاتین ، عبری ، ایتالیایی و لهستانی کرد. اما ، واقعاً چه اتفاقی افتاد که منجر به این وقایع شد؟

آنا اکلوند: زن شیطان پرست

آنا اکلوند ، که نام اصلی اش اما اشمیت بود ، در 23 مارس 1882 متولد شد. بین اوت و دسامبر سال 1928 ، جلسات شدید جن گیری بر روی بدن شیاطین او انجام شد.

آنا در ماراتن ، ویسکانسین بزرگ شد و والدینش مهاجر آلمانی بودند. پدر اکلوند ، یعقوب ، شهرت الکلی و زن بازیگری داشت. او همچنین مخالف کلیسای کاتولیک بود. اما ، چون مادر اکلوند کاتولیک بود ، اکلوند در کلیسا بزرگ شد.

حملات اهریمنی

آنا در چهارده سالگی شروع به نشان دادن رفتارهای عجیب و غریب کرد. او هر وقت به کلیسا می رفت بسیار مریض می شد. او در اعمال شدید جنسی شرکت می کرد. او همچنین یک ذهنیت شیطانی نسبت به کشیش ها داشت و پس از محرمیت استفراغ می کرد.

آنا هنگام مواجهه با اشیای مقدس و مقدس بسیار خشن شد. بنابراین ، اکلوند حضور در کلیسا را ​​متوقف کرد. او در یک افسردگی عمیق فرو رفت و تنها شد. اعتقاد بر این است که خاله آنا ، مینا ، منشأ حملات وی بوده است. مینا به عنوان یک جادوگر شناخته می شد و همچنین با پدر آنا رابطه داشت.

اولین جن گیری آنا اکلوند

پدر تئوفیلوس ریزینر با مقاله ای در سال 1936 به عنوان "جن گیر قدرتمند و عارف شیاطین" به عنوان برجسته ترین جن گیر امریکا شناخته شد.
پدر تئوفیلوس ریزینر با مقاله ای در سال 1936 به عنوان "جن گیر قدرتمند و عارف شیاطین" به عنوان برجسته ترین جن گیر امریکا شناخته شد. © حسن نیت ارائه می دهد: موزه غیبت

خانواده اکلوند از کلیسای محلی کمک گرفتند. در آنجا ، آنا تحت مراقبت پدر تئوفیلوس ریسینگر ، متخصص جن گیری قرار گرفت. پدر ریزینگر متوجه واکنش شدید آنا به اشیا objects مذهبی ، آب مقدس ، دعاها و مناسک به زبان لاتین شد.

برای تأیید اینکه آنا این حملات را جعل نمی کند ، پدر ریزینگر او را با آب مقدس جعلی پاشید. آنا هیچ واکنشی نشان نداد. در هجدهم ژوئن 18 ، وقتی آنا سی ساله بود ، پدر ریزینگر بر او جن گیری کرد. او به حال عادی خود بازگشت و از دارایی اهریمنی آزاد بود.

بعداً ، سه جلسه جن گیری بر روی آنا اکلوند انجام شد

در طی سالهای بعد ، آنا ادعا کرد که توسط پدر مرده و روحیه عمه خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. در سال 1928 ، آنا مجدداً از پدر Riesinger کمک گرفت. اما این بار پدر ریزینگر می خواست جن گیری را مخفیانه انجام دهد.

بنابراین ، پدر ریزینگر از پدر روحانی کلیسای سنت جوزف ، پدر جوزف اشتایگر کمک گرفت. پدر اشتایگر پذیرفت که در کلیسای خود ، کلیسای سنت جوزف ، در ارلینگ ، آیووا ، که خصوصی تر و خلوت تر بود ، جن گیری را انجام دهد.

در 17 آگوست 1928 ، آنا را به محله منتقل کردند. اولین جلسه جن گیری روز بعد آغاز شد. در هنگام جن گیری ، پدر ریزینگر و پدر اشتایگر ، یک زن و شوهر راهبه و یک خانه دار حضور داشتند.

در هنگام جن گیری ، آنا خود را از تخت جدا کرد ، در هوا شناور شد و بالای در اتاق بالا آمد. آنا نیز مانند یک حیوان وحشی با صدای بلند زوزه کشید.

در طول سه جلسه جن گیری ، آنا اکلوند اجابت مزاج و استفراغ گسترده ای داشت ، جیغ می کشید ، مانند گربه هیس می کرد و تحریفات جسمی را متحمل می شد. وقتی آب مقدس به آن لمس کرد ، پوست او سیلی خورده و سوخت. وقتی پدر ریزینگر خواست که بداند چه کسی او را تحت تسخیر خود درآورده است ، به او گفتند "بسیاری". دیو ادعا کرد که Beelzebub ، Judas Iscariot ، پدر آنا و خاله آنا ، مینا است.

اسکاریوت آنجا بود تا آنا را به سمت خودکشی سوق دهد. پدر آنا به دنبال انتقام جویی بود زیرا آنا وقتی زنده بود از رابطه جنسی با او امتناع ورزیده بود. و ، مینا ادعا کرد که با کمک پدر آنا لعنتی بر آنا قرار داده است.

در هنگام جن گیری ، پدر اشتایگر ادعا كرد كه دیو او را تهدید به برداشتن مجوز برای جن گیری كرد. چند روز پس از ادعا ، پدر اشتایگر اتومبیل خود را به نرده پل تصادف کرد. اما ، او موفق شد زنده از ماشین پیاده شود.

آزادی و زندگی بعدی آنا اکلوند

آخرین جلسه جن گیری تا 23 دسامبر ادامه داشت. در پایان ، آنا گفت ، "بلزبوب ، یهودا ، یعقوب ، مینا ، جهنم! جهنم! جهنم!. عیسی مسیح ستایش شود. " و سپس شیاطین او را آزاد کردند.

آنا اکلوند یادآوری می کند که در جنگ جناح بینایی از نبردهای وحشتناک داشته است. بعد از سه جلسه ، او بسیار ضعیف بود و به شدت سو mal تغذیه داشت. آنا به زندگی آرام ادامه داد. او بعداً در پنجاه و نه سالگی در 23 ژوئیه 1941 درگذشت.

کلمات نهایی

آنا اکلوند از ابتدای زندگی خود تنها بدترین چهره ها را در اطراف خود می دید که مرحله آخر آن با انجام سه جلسه آخر جن گیری روی او پایان یافت. نمی دانم واقعاً چه اتفاقی برای او افتاده است ، شاید او از نظر روانی بیمار بود یا شاید واقعاً توسط شیاطین شیطانی درگیر شده بود. هرچه بود ، اگر زندگی او را از نزدیک ببینیم ، می توان فهمید که آن زمانی بود که زندگی آنا به اوج خود رسیده بود تا همه چیز را در زندگی اش عادی کند. او سالهای آخر زندگی خود را مانند دیگر افراد عادی که واقعاً مورد نیاز بود ، با خوشبختی سپری کرد و این بهترین قسمت از داستان زندگی او است.