آیا ماریا اورسیچ واقعاً فناوری فرازمینی را برای آلمانی ها بدست آورده است؟

ماریا اورسیچ، همچنین به نام ماریا اورسیچ، یک رسانه معروف بود که بعدها رهبر انجمن Vril شد. او در 31 اکتبر 1895 در زاگرب به دنیا آمد. پدرش کروات و مادرش آلمانی اهل وین بود.

ماریا اورسیچ
ماریا اورسیچ در آن زمان از هر ستاره هالیوودی زیباتر بود. © توییتر / TheRealShillbo

ماریا اورسیچ برای اولین بار در سال 1967 توسط Bergier و Pauwels در کتاب خود ذکر و تصویر شد: "Aufbruch ins dritte Jahrtausend: von der Zukunft der phantastischen Vernunft." ماریا به زودی جنبش ملی آلمان را دنبال کرد که پس از جنگ جهانی اول فعال بود ، جنبشی که هدف آن پیوستن ارضی و سیاسی به آلمان بود. در سال 1919 با دوست پسر و نامزدش به مونیخ نقل مکان کرد. مشخص نیست که آنها ازدواج کرده اند یا نه ، زیرا هر دو در سال 1945 ناپدید شدند.

در مونیخ ، ماریا از همان ابتدا با انجمن Thule در ارتباط بود و خیلی زود با Traute A ، یکی دیگر از رسانه های مونیخ و سایر دوستان خود ، حلقه نزدیک خود را ایجاد کرد. این گروه نامیده می شد "Alldeutsche Gesellschaft für Metaphysik"، نام رسمی انجمن Vril.

همه آنها دخترانی جوان بودند، اگرچه تا حدودی عجیب و غریب بودند، زیرا آنها مخالفان سرسخت مد جدید برای موهای کوتاه در بین زنان بودند. ماریا و ترائوت هر دو موهای بسیار بلندی داشتند، یکی بلوند و دیگری قهوه ای. آنها موخوره های بسیار بلند می پوشیدند، مدل موی بسیار نادری در اوایل قرن بیستم.

همانطور که انتظار می رفت، این به زودی به ویژگی همه زنانی تبدیل شد که به اصطلاح انجمن Vril را تشکیل می دادند، که گفته می شود تا سال 1945 وجود داشت. حالت آنتن برای دریافت ارتباطات خارج از دنیای ما.

خانمهای وریل
خانمهای وریل

از طرف دیگر ، در مکان های عمومی ، آنها هرگز موهای خود را به صورت دم اسبی به نمایش نمی گذارند بلکه برای جلب توجه کمتر ترجیح می دهند که آن را فرسوده کنند. به عنوان شناسایی ، اعضای انجمن Vril نیز تماس گرفتند "Vrilerinnen" دیسکی همراه داشت که نمایانگر دو رسانه مهم از گروه بود: ماریا اورسیچ و سیگرون.

در دسامبر 1919، گروه کوچکی از افراد انجمن های Thule، Vril و DHvSS (مخفف مردان سنگ سیاه)، از جمله ماریا و سیگرون، یک کابین کوچک در نزدیکی Berchtesgaden (آلمان) اجاره کردند.

سپس ماریا تأیید می کند که یک سری از انتقال های مدیومیستی را در نوعی نوشته دریافت کرده است که او آن را می نامد. "معاصر-ژرمنی"، به زبانی که ادعا می کند نمی داند ، اما حاوی اطلاعاتی از ماهیت فنی برای ساخت ماشین پرواز است. اسناد فرض شده متعلق به انجمن وریل ذکر می کند که پیام های تله پاتیک از الدبران ، 68 سال نوری فاصله ، در صورت فلکی گاو می آیند.

خانمهای وریل
گفته می شود این انجمن تمرینات تمركزی را برای بیدار كردن انرژی Vril ، قوی ترین در زنان با موهای بلند كه انرژی مغناطیسی را از زمین به مغز می رساند ، آموزش داده است. آنها معتقد بودند که موهای بلند آنها به عنوان آنتن های کیهانی عمل می کند تا ارتباطات بیگانه را از آن سو دریافت کنند

در مورد اسناد، گفته می شود که ماریا دو انبوه کاغذ ناشی از این خلسه های تله پاتیک داشت: یکی با دست خط ناشناخته و دیگری کاملاً خوانا. در مورد دومی، ماریا مشکوک بود که ممکن است به شکلی باستانی از زبانی که ممکن است یک زبان خاور نزدیک باشد نوشته شده باشد.

با کمک یک گروه نزدیک به انجمن Thule معروف به "پان بابلیون"، كه از هوگو وینكلر ، پیتر جنسن و فردریش دلیتس تشكیل شده بودند ، توانستند دریابند كه این زبان جز سومری باستان ، زبان بنیانگذاران بابل باستان نخواهد بود. سیگرون به ترجمه پیام کمک کرد و در این راه رمزگشایی از تصاویر عجیب و غریب مصنوعی پرنده دایره ای شکل که در قسمت دیگری از کاغذها ظاهر شده بود.

مفهوم بسیاری از مواردی که در "علم جایگزین" کشو ، در این سالها و در سالهایی که قرار بود بلافاصله پس از آن بیایند ، بالغ شده است. واقعیت این است که ، به دلیل مشکلات مالی ، پروژه ساخت دستگاه پرواز مذکور سه سال به طول انجامید. ظاهراً تا سال 1922 ، بخشهای مختلف نمونه اولیه به طور مستقل در کارخانه های مختلفی که توسط انجمن Thule و Vril Society تأمین می شوند ، تولید شده است.

طرح Vril VII
طرح Vril VII © Flickr

در اواخر نوامبر 1924 ، ماریا به همراه رودولف فون سبوتندورف ، بنیانگذار جامعه Thule ، در آپارتمان خود در مونیخ به دیدار رودولف هس رفت. سبوتندورف می خواست با دیتریش اكارت كه سال قبل از دنیا رفته بود تماس بگیرد. اكارت نمایشنامه های ایبسن را به آلمانی ترجمه كرده و مجله را منتشر كرده است "Auf gut Deutsch"؛ او همچنین یکی از اعضای انجمن Thule بود. به منظور تماس با اكارت ، سبوتندورف ، ماریا ، رودولف هس و سایر اعضای توله دستهای خود را به دور میز پوشانده شده با پارچه سیاه گرفتند.

هس از دیدن اینکه چگونه ماریا به حالت خلسه وارد شده و مدار چشمانش به عقب حرکت می کنند ، احساس ناراحتی می کند و فقط سفید این موارد را نشان می دهد و مجبور است تحمل کند که در حالت اسپاسم در حالی که لبخند ناخوشایندی در دهان خود نشسته بود ، در حال اسپاسم است. در عوض ، سبوتندورف از دیدن چگونگی شروع صدای بیرون آمدن صدای اكارت از لب های رسانه راضی بود. اما اتفاق غیر منتظره ای رخ داد. اكارت اعلام كرد كه توسط شخصي يا شخصي مجبور شده است تا جايي را براي صداي ديگري كه از طريق رسانه با يك پيام مهم آشكار مي شود ، باقي بگذارد.

صدای اكارت ناپدید شد تا صدایی ناراحت كننده و ناخوشایند ایجاد شود كه خود را به این ترتیب معرفی می كرد "Sumi ، ساکنان دنیای دور که به دور ستاره Aldebaran در صورت فلکی که شما آن را Taurus ، Bull می نامید ، می چرخند." به دلیل تعجب از آنچه اتفاق می افتد ، هیچ کس نمی تواند کمک کند اما به سایر همراهان با چشمانی گشاده نگاه کند. ظاهراً ، مطابق صدای عجیب و غریب ، سومی ها نژادی انسان نما بودند که 500 میلیون سال پیش زمین را مستعمره می کرد. ویرانه های لارسا ، شورروپاک و نیپور در عراق توسط آنها ساخته شده است.

کسانی که از طغیان بزرگ Ut-napishtim جان سالم به در بردند ، می توانستند اجداد نژاد آریایی شوند. سبوتندورف که نسبت به چنین اطلاعاتی تردید دارد ، خواستار ارائه مدارک شد. در حالی که ماریا هنوز در یک خلسه به سر می برد ، یک سری خطوط را خط خطی کرد که برخی شخصیت های سومری بر روی آنها دیده می شد.

در دسامبر سال 1943 ، ماریا و سیگرون در جلسه ای که توسط انجمن وریل در ساحل دریا در کولبرگ تشکیل شده بود شرکت کردند. ظاهراً هدف اصلی این جلسه بحث در مورد بود ”پروژه آلدبران”. رسانه های انجمن Vril اطلاعات telepathic درباره سیارات قابل سکونت در اطراف Aldebaran را دریافت می کردند و قصد داشتند به آنجا سفر کنند.

ظاهراً این پروژه مجدداً در 22 ژانویه 1944 در ملاقات هیتلر ، هیملر ، دکتر دبلیو شومان (دانشمند و استاد دانشگاه فنی مونیخ) و کونکل از انجمن وریل مورد بحث قرار گرفت. تصمیم گرفته شد که نمونه اولیه Vril 7 باشد "Jäger" (شکارچی به زبان آلمانی) از طریق یک کانال فرضی ابعادی خارج از سرعت نور در جهت آلدبران ارسال می شود.

به گفته نویسنده N. Ratthofer ، اولین آزمایش بازگشت به این کانال بعدی در اواخر سال 1944 انجام شد. این آزمایش تقریباً با بی آبرویی به پایان رسید زیرا پس از پرواز ، Vril 7 به نظر می رسید صدها سال است که پرواز می کند. ، و نه تنها به دلیل شکل ظاهری بلکه به بسیاری از اجزای آن آسیب رسانده است.

ماریا اورسیچ در سال 1945 ردیابی خود را از دست داد. در 11 مارس 1945 ، یک سند داخلی فرض شده از انجمن وریل برای همه اعضای آن ارسال شد. نامه ای که توسط ماریا اورسیچ نوشته شده است.

این نامه با بیان اینكه: "niemand bleibt hier" (هیچکس اینجا نیست). این آخرین ارتباطی است که توسط انجمن Vril ارسال می شود و از آن زمان تاکنون هیچ کس از ماریا اورسیچ یا سایر اعضای آن چیزی نشنیده است. بسیاری همچنان معتقدند که آنها به آلدبران گریخته اند.