سلطنتی را لمس نکنید: یک تابوی پوچ که باعث کشته شدن ملکه تایلند ، ساناندها کوماریاتانا شد

ریشه کلمه "تابو" در زبانهایی است که در هاوایی و تاهیتی از یک خانواده گفته می شوند و از آنها به انگلیسی و فرانسوی منتقل شده است. کلمه اصلی "tapú" بود و در اصل به ممنوعیت خوردن یا لمس چیزی اشاره داشت. به طور گسترده تر ، یک تابو "رفتار اخلاقی غیرقابل قبول جامعه ، یک گروه انسانی یا یک دین است." برخی از تابوها کشنده بودند ، مانند تابوی پوچ که باعث کشته شدن ملکه سوناندا از تایلند شد.

تابوی پوچی که ملکه تایلند ، ساناندها کومیراتانا را کشت
© MRU

ملکه Sunandha Kumariratana تایلند

سوناندا کومیراتانا
ملکه ساناندا کوماریراتانا © MRU

سوناندا کومیراتانا در نوامبر 1860 متولد شد و اندکی قبل از 20 سالگی ، قربانی یک تابوی پوچ درگذشت. سوناندا دختر پادشاه رامای چهارم و یکی از همسران وی ، ملکه پیام سوچاریتاکول بود. پیرو آداب و رسوم سلسله پادشاهی سیام ، سوناندا یکی از چهار همسر (ملکه) برادر ناتنی خود پادشاه راما پنجم بود.

پادشاه رامای پنجم با ملکه سوننده ، دختری به نام Kannabhorn Bejaratana متولد 12 آگوست 1878 به دنیا آورد. و او در انتظار فرزند دیگری بود که پسر باشد و بنابراین اولین فرزند و پادشاه آینده باشد ، که فاجعه در 31 مه 1880 رخ داد - ملکه سوناندا به طرز عجیبی درگذشت.

در حقیقت ، پادشاه راما پنجم یک مدرنیزاسیون عالی بود ، اما یکی از قوانین بسیار سخت زمانه او مسئول مرگ فجیع ملکه باردار خود ، ساناندها و دختر کوچکش بود.

در بسیاری از فرهنگ ها ، یک تابوی بسیار رایج ممنوعیت لمس هر یک از اعضای خانواده سلطنتی بود. در سیام قرن نوزدهم ، هیچ فرد عادی نمی توانست ملکه را لمس کند (در اثر درد مرگ) ، و اگر آنها این کار را می کردند ، مجازات ناگزیر "مجازات اعدام" بود.

مرگ غم انگیز ملکه سوناندا و پرنسس کنابابورن

پرنسس Kannabhorn Bejaratana در کنار مادرش ، ملکه Sunanda Kumariratana
پرنسس Kannabhorn Bejaratana در کنار مادرش ، ملکه Sunanda Kumariratana.

در 31 مه 1880 ، ملکه سوناندا و پرنسس کانابورن سوار یک کشتی سلطنتی شدند تا به کاخ سلطنتی بانگ پان این (که به آن "کاخ تابستانی" نیز گفته می شود) از آن سوی رودخانه چائو فرایا بروند. سرانجام کشتی واژگون شد و ملکه به همراه دختر کوچکش (پرنسس) در آب افتاد.

در آن زمان ، عده زیادی از تماشاگران بودند که شاهد واژگونی بودند ، اما کسی برای نجات آنها نیامد. دلیل: اگر کسی ملکه را لمس کرد ، حتی برای نجات جان او ، او خطر از دست دادن خودش را داشت. علاوه بر این ، یک نگهبان در کشتی دیگر نیز به دیگران دستور داد که کاری نکنند. بنابراین ، هیچ کس انگشت خود را بلند نکرد و همه آنها هنگام غرق شدن خیره شدند. تابوی پوچی که دست زدن به بدن سلطنتی را ممنوع می کرد ، در نهایت دلیل مرگ آنها شد.

پس از این واقعه تلخ ، پادشاه راما پنجم کاملاً ویران شد. نگهبان متعاقباً در چنین شرایطی به دلیل سخت گیرانه نگاه داشتن به قانون مجازات شد ، پادشاه او را به قتل همسر و فرزندانش متهم كرد و به زندان فرستاد.

پس از این فاجعه ، یکی از اولین اقدامات پادشاه راما پنجم لغو تابوی احمقانه بود و مدتی بعد وی بنای یادبودی را به افتخار همسر ، دختر و فرزند متولدش در بانگ پا-این.

تاریخ در سراسر جهان رفته است

با گذشت سالها ، ماجرای این واقعه ناگوار به سایر نقاط جهان سرایت کرد و بسیاری از روزنامه نگاران از تایلند انتقاد کردند و آن را به عنوان کشوری با توسعه معنوی و غیرانسانی اندک ارزیابی کردند. چگونه این افراد اجازه دادند یک زن جوان باردار و دختر خردسالش که او نیز درخواست کمک می کرد بدون واکنش در مقابل چشمان آنها غرق شود!

با این حال ، به ندرت در این مقالات و گزارش ها ذکر شده بود که نگهبان از یک قانون باستان و سخت تایلند پیروی می کند که لمس هر شخص عادی را با خون سلطنتی ممنوع می کند ، زیرا مجازات آن مرگ فوری بود.

همچنین لازم به ذکر است که غرق شدگی تصادفی در رودخانه چائو فرایا (رودخانه منام) به قدری گسترده بود که در پاسخ یک خرافات عجیب و غریب ایجاد شد. اعتقاد بر این بود که در نجات کسی از غرق شدن ، ارواح آب مسئولیت می طلبند و بعداً جان منجی را می گیرند ، از این رو رواقی و بی تفاوتی در نجات غرق شدن در سیام.

و بدین ترتیب نگهبانان از قانون و خرافات در رودخانه چائو فرایا پیروی کردند و به ضرر ملکه ، زندگی تنها دخترش و فرزند متولد نشده اش خسارت زدند.

کلمات نهایی

در جوامع امروزی ، این تابوهای پوچ از بین رفته است ، اما ما موارد دیگری نیز داریم که با رشد یک گروه از دوران باستان ، آنها را پشت سر گذاشته و تکامل یافته اند.