گفته می شود که بلندترین قله در محدوده چیلتان بلوچستان توسط ارواح 40 کودک مرده شکار می شود. افسانه محلی قله در مورد زوجی است که زمانی 40 نوزاد را بر روی قله گذاشته اند تا خود زنده بمانند. این کودکان هستند که می گویند در شب که با شدت می وزد ناامیدانه گریه می کنند ، صدای آنها را پایین می آورد و مردم را به بلند شدن دعوت می کند.
داستان این زن و شوهر نسبتاً ساده ، ضعیف و بدون فرزند است ، آنها از بسیاری از روحانیون و معالجین کمک می گیرند. پسر یکی از این روحانیون گفت که حتی اگر دیگران نمی توانند به آنها کمک کند. او شبهای زیادی را به دعا می گذراند و این زوج نه تنها با یک فرزند بلکه چهل فرزند متبرک می شوند.
شوهر که نتوانسته بود از این تعداد مراقبت کند ، تصمیم گرفت 39 نفر را در بالای کوه بگذارد تا زندگی خود را تأمین کند. آنها می گویند همسر به سمت ناله های 39 ساله کشیده شده و با گرفتن چهلمین کودکی که دید همه زنده هستند ، آخرین فرزندش را در آنجا رها کرد تا به شوهرش بشارت دهد. پس از بازگشت ، همه آنها از بین رفته بودند.
اکنون گفته می شود که این 40 کودک هنوز هم جنگل چیلتان را آزار می دهند و گردشگرانی را که با گریه خود متوقف می شوند ، گمراه می کنند. بسیاری بر این باورند که این کودکان ، که هنوز زنده هستند ، توسط طبیعت مادر بزرگ شده اند و اکنون گردشگران را به عمد گمراه می کنند تا مطمئن شوند که هرگز راه بازگشت خود را پیدا نمی کنند. موارد متعددی وجود داشته است که مردم از کوههای چیلتان برنگشته اند.
"بچه های جنگل" از بازی تاج و تخت شباهت زیادی به افسانه چهل تن در بلوچستان دارند.