افلاطون آتلانتیس - واقعیت ، داستان یا پیشگویی؟

افلاطون فیلسوف یونانی در دیالوگ های خود تمدن افسانه ای را توصیف می کند که گویا هزاران سال پیش وجود داشته است، اما در یک رویداد فاجعه بار توسط دریا بلعیده شده است.

افلاطون داستان آتلانتیس را در حدود 360 قبل از میلاد تعریف کرد. وی گفت ، بنیانگذاران آتلانتیس نیمی از خدا و نیمی از انسان بودند. آنها تمدن آرمان شهر را ایجاد کردند و به یک قدرت بزرگ دریایی تبدیل شدند. آتلانتی ها مهندس درخشانی بودند. حدود 12,000 سال پیش آنها کاخ ها ، معابد ، بندرگاه ها ، اسکله ها و یک سیستم آب بسیار پیچیده را ساختند.

افلاطون آتلانتیس
© MRU

کشاورزان در زمینی کوچک و پشت مزرعه ، جایی که کوهها با آسمان روبرو می شدند ، جایی که آتلانتی ها خانه های خود را داشتند ، غذا پرورش می دادند. افلاطون چشمه های ساختمان های عظیم را با آب روان و سرد و گرم ، دیوارهای پوشیده شده از فلزات گرانبها و مجسمه های ساخته شده از طلا توصیف کرده بود. امروزه ، از آتلانتیس غالباً شبه تاریخی یا افسانه ای توصیف می شود ، اما آیا واقعاً چنین است؟

منشأ داستان آتلانتیس

افلاطون در دو اثر بزرگ افلاطون ، تیمایوس و کریتیاس ، تمدن آتنی را در گفتگوهای بین کریتیاس, سقراط, تیمما و Hermocrates. کریتیاس از افلاطون داستان پادشاهی قدرتمند جزیره آتلانتیس و تلاش آن برای فتح آتن را بازگو می کند ، که به دلیل جامعه منظم آتنی ها ناکام ماند.

کریتیاس دومین سه گانه پیش بینی شده از دیالوگ ها است که قبل از آن تیمائوس و پس از آن هرموکرات حضور دارند. مورد آخر هرگز نوشته نشده و Critias (گفتگو) ناقص مانده است.

کسی که گویا اولین بار داستان آتلانتیس را از مصر به یونان آورده بود ، بود سولون، قانونگذار مشهوری که بین سالهای 630 تا 560 قبل از میلاد در یونان زندگی می کرد. به گفته افلاطون ، سولون ماجرا را به پدربزرگ بزرگ کریتیا که در این گفت وگو حضور داشت ، دروپیدس ، که سپس آن را برای پسرش که در گفتگوها به او کریتیاس و پدربزرگ کریتیاس نیز گفته شده بود ، گفت. بزرگتر کریتیاس سپس داستان را برای نوه اش در 90 سالگی و کریتیاس کوچکتر 10 ساله بازگو کرد.

شهر گمشده آتلانتیس

افلاطون آتلانتیس - واقعیت ، داستان یا پیشگویی؟ 1
© فلیکر / فدنن

به گفته کریتیاس ، آتلانتیس یک شهر بزرگ آتنی بود که به دست بشر ، در حدود 9,600،9,000 سال قبل از میلاد با تخریب فاجعه ای روبرو شد ، قبل از افلاطون XNUMX سال. کریتیاس با تعلیم پدربزرگش داستان تمدن آتن را بازگو کرد.

کریتیاس ادعا کرد که پدربزرگ او سولون یک مسافر و مورخ یونانی اهل مصر است ، که با کشیش های بزرگ مصر اقامت و ارتباط داشت. سپس ضبط شده از سولون توسط کریتیاس در اختیار افلاطون قرار گرفت. از آنجا که آثار افلاطون یک واقعیت تاریخی تلقی می شود ، بسیاری بر این باورند که آتلانتیس واقعاً وجود داشته است.

افلاطون آتلانتیس - واقعیت ، داستان یا پیشگویی؟ 2
نقشه Athanasius Kircher از آتلانتیس ، قرار دادن آن در وسط اقیانوس اطلس ، از Mundus Subterraneus 1669 ، چاپ شده در آمستردام. نقشه در بالا با جنوب قرار دارد.

طبق گفته های کریتیاس ، در زمان های بسیار قدیم ، زمین با تقسیم بین خدایان تقسیم می شد. خدایان همانطور که چوپان ها با گوسفندان رفتار می کنند ، با انسانهای مناطق خود رفتار می کنند و آنها را مانند شیرده ها و دارایی ها نگهداری و راهنمایی می کنند. آنها این کار را نه با زور بلکه با اقناع انجام دادند. در آن روزها ، مناطقی که اکنون جزایر یونان هستند ، تپه های بلندی بودند که در خاک خوب پوشانده شده بودند.

سپس یک روز ، سیل جهانی از دیوکالیون آمد و زمین را زد. سیل در زمان دیوکالیون ناشی از عصبانیت زئوس بود که توسط هوبری های پالاسژی برافروخته شد. بنابراین زئوس تصمیم گرفت که به عصر مفرغ پایان دهد. طبق این داستان ، لیكائون ، پادشاه آرکادیا ، پسری را فدای زئوس کرده بود که از این پیشکش وحشیانه وحشت زده شد.

افلاطون آتلانتیس - واقعیت ، داستان یا پیشگویی؟ 3
در یکی از گفتگوهای افلاطون ، تیمائوس ، کشیش در ادامه توضیح می دهد که چگونه آتنیان نه تنها توسط یک سیل بلکه در اثر چندین سیل ضربه خوردند.

زئوس یک سیلاب به راه انداخت ، به طوری که رودخانه ها به صورت سیلاب دویدند و دریا دشت ساحلی را طغیان کرد ، کوهپایه ها را با اسپری فرو برد و همه چیز را تمیز شست. و از آنجا که هیچ خاکی برای جایگزینی خاک از دست رفته از کوه ها پاک نمی شد ، خاک آن سرزمین از بین رفت و باعث شد قسمت زیادی از منطقه از دید خارج شود و جزایر باقی مانده به "استخوان های یک بدن مرده" تبدیل شوند. "

در آن روزها آتن بسیار متفاوت بود. این زمین غنی بود و آب از چشمه های زیرزمینی که بعداً در اثر زلزله از بین رفت ، آب وارد می شد. وی تمدن آتن در آن زمان را ایده آل توصیف می کند: دنبال همه فضیلت ها ، زندگی در حد اعتدال و برتری در کارشان.

وی سپس به توصیف ریشه های آتلانتیس می پردازد. وی گفت که آتلانتیس به پوزیدون اختصاص یافت. پوزیدون عاشق دختری فانی به نام كلیتو - دختر اِنور و لوسپه شد - و او برای او تعدادی فرزند به دنیا آورد كه فرزند اول آنها اطلس نام داشت ، كه پادشاهی را به ارث برد و آن را به نسل اولش برای اولین نسل خود منتقل كرد.

کریتیاس سپس در توصیف جزیره آتلانتیس و معبد پوزیدون و کلیتو در جزیره به جزئیات زیادی می پردازد و به اوریکلاسوم فلزی افسانه ای اشاره می کند. این فلز زرد ارزشمندی بود که یونانیان باستان و رومیان آن را می شناختند. گفته می شود که این فلز افسانه ای از طلا با ارزش تر است.

چه چیزی آتلانتیس را در بشریت بسیار جذاب کرده است؟

طبق ادبیات تاریخی افلاطون ، آتلانتیس یک کشور نظامی سازمان یافته و عظیم بود که در اواخر قلمرو خود ، در مراحل برنامه ریزی برای حمله به مصر ، با یک فاجعه بزرگ و طبیعی روبرو شد.

از نظر کشاورزی ، ملت آتن دارای تحصیلات خوبی بود و قادر به ایجاد داروهای گیاهی از گیاهان بود. مهارت های آبیاری آنها بسیار پیشرفته بود ، زیرا آنها چندین کانال برای آبیاری دشت ها و زمین های کشاورزی خود ساختند. مخازن و ساختمانهایی مانند Metropolis ساخته شده ، ماشینها و پلهایی با مهندسی هیدرولیک ساخته شده ، قطعات و قوانین ادبی نوشته شده است. و بیشتر اوقات ، اشیا their آنها با برنز ، مس یا طلا پوشانده می شدند.

تمدن آتلانتیس که بر مبنای یک سلطنت و طبقه سیستم یافته بود ، از موقعیتی ارزنده برای زنان برخوردار بود. تصور می شد که آتلانتیس از نظر تاریخی بزرگترین ملت است ، با قوانین تجربی خود بر تمام سرزمین های پیرامونی حاکم است.

افلاطون آتلانتیس - واقعیت ، داستان یا پیشگویی؟ 4
این شهر همچنین توانست در زیر زمین پیشرفت کند.

به گفته افلاطون ، آتلانتیس جدا از تمدن پیشرفته ، قاره ای با ابعاد گسترده بود. با اندازه گیری Critias ، اندازه آتلانتیس حدود 7,820,000،XNUMX،XNUMX مایل مربع بوده است - این بزرگتر از برخی حوضه های بزرگ اقیانوسی است. گزارش های کریتیاس حاکی است که کشیشان مصری از قرار گرفتن آتلانتیس در آن سوی ستون های هرکول - تنگه جبل الطارق گفته اند. این جایی است که اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه یکدیگر را شفاعت می کنند.

امروزه ، برخی شواهد ارائه شده است که نشان دهنده دیوارها و جاده های زیر آب ، و مجموعه ای از جزایر شبیه شکل آتلانتیس در دریای کارائیب است. نظریه ممکن دیگر این است که آتلانتیس احتمالاً در پشته کوه آتلانتیک ، که می تواند در زیر زمین رشته کوه باشد ، استراحت کند. در حالی که برخی از محققان معتقدند آتلانتیس می تواند در آزورها ، کرت یا جزایر قناری باشد.

متأسفانه ، طبق گفته کاهنان مصر ، آتلانتیس به طور مداوم در اثر زلزله های فاجعه بار و سیلاب ها کوبیده می شد تا اینکه یک روز کل قاره در زیر دریا غرق شد و ناپدید شد. آنها همچنین نقل کردند که در آنجا که آتلانتیس ناپدید شد ، به منطقه ای در اقیانوس تبدیل شد که صعب العبور و غیرقابل کشف بود. نظریه غرق شدن آتلانتیس این بود که بشر آنقدر فاسد شده است که به دست خود ، نابودی خود را ایجاد کرده است.

نتیجه

در پایان ، آتلانتیس داستان های کتاب مقدس سدوم و نوح را به ذهن متبادر می کند. همچنین با شیفت های قاره در طول اعصار تاریخ زمین ارتباط دارد ، اما آیا واقعاً آتلانتیس می توانست وجود داشته باشد؟ شواهد ، چه ادبیات مشروطانه و چه فلسفی ، این واقعیت باقی است که افلاطون فقط حقیقت تاریخی را نوشت. با این اوصاف ، افلاطون می خواست چه پیامی را به آینده بشر برساند؟

برای پایان دادن به این مقاله ، به یاد آوردن نقل قولی از کریتیاس ، از ادبیات افلاطون ، "ویرانیهای زیادی در بشر بوجود آمده و خواهد شد که به دلایل مختلف بوجود آمده است. بزرگترین ها توسط سازمانهای آتش نشانی و آب و سایر موارد ناچیز به علتهای بیشماری ایجاد شده اند. "