ماجرای عجیب پسر 3 ساله دروزی که قاتل زندگی گذشته خود را شناسایی کرد!

در اواخر دهه 1960 ، پسربچه ای 3 ساله در منطقه بلندی های جولان سوریه پس از حل رمز و راز قتل در زندگی گذشته خود ، ناگهان در مرکز توجه قرار گرفت.

معمای قتل پسر دروزی

ماجرای عجیب پسر 3 ساله دروزی که قاتل زندگی گذشته خود را شناسایی کرد! 1
© Pixabay

پسر متعلق به گروه قومی دروزی فاش کرده بود که وی در زندگی قبلی خود با یک تبر قتل شده است. جامعه دروزی ها به شدت به تناسخ اعتقاد دارند و از دیدن پسر کوچک و آنچه او کشف کرد شوکه شدند.

دروزی ها در درجه اول در منطقه ای معروف به جولان در اسرائیل ، مجاور سوریه زندگی می کنند. به گفته این پسر ، وی در سوریه متولد شد و یکی از همسایگان وی او را کشت.

خال تولد و تناسخ

این پسر با نشانه ای قرمز بر روی سر متولد شد و نام او هرگز فاش نشد. مانند بسیاری از فرهنگ های دیگر ، دروزی ها معتقدند که چنین علائمی از تولد قبلی ناشی می شود.

بسیاری از افراد از طریق فرهنگ ها معتقدند که کودکان در این سن می توانند کمی درباره زندگی قبلی خود تصور کنند. اظهارات و ادعاهای آنها جدی گرفته می شود و مردم اغلب تلاش می کنند زندگی قبلی خود را بشناسند.

تحقیق جستجو

این پسر 3 ساله به یاد مکانی که در آن زندگی می کرد ، جایی که او به قتل رسید و چگونگی آن را به یاد آورد. پسر همچنین ادعا کرد که او توسط یک تبر به قتل رسیده است.

گروهی از مردان محلی به داستان پسر علاقه مند شدند و تصمیم گرفتند همراه با پسر از زادگاه زندگی قبلی پسر بازدید کنند. الی لاش یکی از اعضای گروه بود که به عنوان مشاور ارشد با هماهنگی سرویس های بهداشتی در نوار غزه کار می کرد و علاقه شدیدی به این پرونده عجیب داشت.

پس از توصیف ، آنها پسر را به دو روستای مختلف بردند ، پسر کوچک هیچ ارتباطی پیدا نکرد. پس از آن ، وی دهکده سوم را مکانی که قبلاً در آن زندگی می کرد شناخت و توسط همسایه خود کشته شد.

یک مورد گم شده

این پسر تقریباً تمام اسامی ساکنان روستا از جمله نام خود و قاتل را به خاطر آورد. روستاییان پس از افشای نام تولد قبلی وی ، مردی با همین نام را برای 4 سال گذشته گم کردند.

افشای قاتل

سپس گروه از دهکده عبور کردند و در یک زمان پسر به این خانه زندگی گذشته اشاره کرد. اطرافیان کنجکاو دور هم جمع شدند و ناگهان پسر به سمت مردی رفت و او را به نام صدا زد. این مرد تصدیق کرد که پسر به درستی او را نامگذاری کرده و پسر گفت:

"من قبلا همسایه شما بودم. ما دعوا کردیم و تو مرا با تبر کشته ای. "

دکتر لاش سپس مشاهده کرد که صورت این مرد ناگهان به عنوان یک ملافه رنگ پریده است. کودک 3 ساله سپس اظهار داشت:

"من حتی می دانم که او بدن من را کجا دفن کرده است."

پسربچه سپس گروه را كه متهم به قاتل بود ، به مزارعي كه در نزديكي آن بودند ، هدايت كرد. پسر در مقابل انبوهی از سنگها ایستاد و اظهار داشت:

"او بدن من را زیر این سنگها و تبر آنجا دفن کرد."

کشف راز تاریک

با کاوش در محل زیر سنگها اسکلت یک مرد بالغ که لباس کشاورز به تن داشت نشان داد. آنچه در جمجمه مشاهده شد ، شکاف خطی بود که با زخم تبر سازگار بود. به گفته بسیاری ، این محل در همان نقطه ای بود که نشانه تولد پسر بود.

اقرار

قاتل با دیدن این موضوع به جرمی که مرتكب شد اعتراف كرد اما به پلیس تحویل داده نشد. دکتر لش مجازات مناسبی را برای قاتل پیشنهاد کرد و هنوز مجازات آن مشخص نیست.

نتیجه

این داستان عجیب همچنین در کتاب "کودکانی که قبلاً زندگی کرده اند" از تروتز هاردو ، درمانگر و نویسنده تناسخ آلمانی ، ارائه شده است. این کتاب داستانهایی از کودکانی دارد که داستانهای تولد گذشته خود را به یاد می آورند. داستان ها پس از بررسی های دقیق وارد شده اند.

به طور کلی ، به ویژه این پرونده فاقد شواهد قطعی است. بعلاوه ، جزئیاتی که فاش نشده شامل نام پسر ، مقتول و قاتل است. دکتر الی لاش در سال 2009 درگذشت ، پس از آن پرونده بیشتر مورد بررسی قرار نگرفت.

بله، این می تواند (احتمالا) یک فریب صرف باشد، اما این هنوز یک داستان جذاب است، در عین حال یک رمز و راز جذاب درست مانند سایر داستان های تناسخ.