گالوارینو: جنگجوی بزرگ ماپوچه که تیغه هایی را به بازوهای بریده خود وصل کرد

گالوارینو یک جنگجوی بزرگ ماپوچه بود که در اوایل جنگ آراوکو نقش مهمی ایفا کرد.

گالوارینو یک جنگجوی بزرگ ماپوچه بود که در نبرد میلاراپو، تیغه هایی را به بازوهای بریده شده خود وصل کرد. او با نشان دادن شجاعت بی پایان، در برابر نیروهای قدرتمند اسپانیا جنگید.

گالوارینو: جنگجوی بزرگ ماپوچه که تیغه هایی را به بازوهای قطع شده خود وصل کرده است 1
برنامه آمینو / ویکی‌مدیا کامانز

این داستان نمادین در تاریخ در طول جنگ آراوکو رخ داد، جنگی که یک رویارویی طولانی مدت بین اسپانیایی‌های استعمارگر و مردم ماپوچه بود. این رویارویی از سال 1536 تا 1810 ادامه یافت و بیشتر در منطقه Araucanía شیلی جنگید.

در مرحله اولیه جنگ، کائوپلیکان، رهبر جنگی بزرگ مردم ماپوچه، مردم خود را به مبارزه با فاتحان اسپانیایی هدایت کرد که در طول قرن شانزدهم به کل قلمرو (اکنون در شیلی) حمله کردند.

در آن زمان، جنگجوی معروف ماپوچی دیگری به نام گالوارینو وجود داشت که در اوایل جنگ آراوکو نقش مهمی ایفا کرد. داستان شجاعانه او از نبرد لاگونیلاس آغاز شد، جایی که او با فرماندار اسپانیایی گارسیا هورتادو د مندوزا جنگید و به همراه 150 سرباز دیگر ماپوچه در 8 نوامبر 1557 به اسارت درآمد.

مجازات قیام، تحقیر به شکل قطع دست راست و/یا بینی برای برخی از زندانیان بود. گالوارینو و برخی دیگر از سربازان ماپوچه، که به ویژه پرخاشگرتر بودند، در معرض قطع هر دو دست قرار گرفتند. پس از آن، آنها به عنوان یک درس و یک داستان هشدار دهنده برای بقیه مردم ماپوچه آزاد شدند.

ماپوچی جنگجو گالوارینو
گالوارینو و برخی دیگر از سربازان ماپوچ هر دو دستشان را قطع کردند.

پس از بازگشت به ماپوچه، گالوارینو در برابر رهبر جنگ آنها کاپولیکان و شورای جنگ ظاهر شد و دستان مثله شده خود را که برای عدالت فریاد می زد به آنها نشان داد. او به دنبال قیام بیشتر ماپوچه ها در برابر مهاجمان اسپانیایی مانند لائوتارو بود که در دسامبر 1553، جنگجویان ماپوچه را به یک سری از پیروزی ها علیه نیروی قدرتمند اسپانیا در جنگ قبلی موسوم به نبرد توکاپل هدایت کرد. جایی که فاتح اسپانیایی و اولین فرماندار سلطنتی شیلی، پدرو دی والدیویا کشته شد.

به دلیل شجاعت و شجاعت گالوارینو، شورا به عنوان فرمانده یک اسکادران انتخاب شد. بدون اینکه منتظر التیام زخم‌هایش باشد، از فردای آن روز با چاقوهایی که روی هر دو دسته‌ی بازوی مثله شده‌اش بسته شده بود، دوباره وارد جنگ شد. او در نبرد بعدی تا نبرد میلاراپو که قرار بود ظرف چند روز آینده در 30 نوامبر 1557 برگزار شود، در کنار کاپولیکان جنگید. در آنجا اسکادران گالوارینو علیه نیروهای فرماندار مندوزا می جنگید. در کمال تعجب، گالوارینو با دستان زخمی توانست اریک دیماند را که شماره دو فرماندهی مندوزا بود، سرکوب کند.

با این حال، نیروهای اسپانیایی پس از گذراندن ساعاتی سخت در نبرد، لشکر گالوارینو را شکستند و با کشتن 3,000 جنگجوی ماپوچه، پیروز شدند و بیش از 800 نفر از جمله گالوارینو را اسیر کردند. مندوزا دستور داد او را در آن روز با پرتاب شدن به سوی سگ های متجاوز اعدام کنند. اگرچه آلونسو د ارسیلا در کتاب خود توضیح داده است.لا آراکانا که مرگ واقعی گالوارینو با دار زدن بود.

کاملا واضح است که گالوارینو به دلیل بدبختی فیزیکی و استراتژی جنگی بهتر دشمن و سیستم های تسلیحاتی پیشرفته شکست خورده است. اما، در واقع، مندوزا با شجاعت فوق العاده گالوارینو شکست خورد، شاید مندوزا نیز متوجه آن شد.